انشا در مورد تلویزیون
تلویزیون: پنجرهای به جهان یا جعبهای پر از ماجرا؟
از زمانی که اولین تلویزیونهای سیاه و سفید وارد خانهها شدند، تا امروز که صفحههای تخت هوشمند با وضوح 8K دیوارهایمان را زینت دادهاند، این جعبه جادویی همیشه قصهگوی زندگیمان بوده است.
صبحها با اخبار از ما سوال میپرسد:
“امروز دنیا چه خبر است؟”
ظهرها با سریالهای خانوادگی به ما استراحت میدهد:
“بیا کمی همدردی کنیم!”
شبها یا با فیلمهای هیجانانگیز ما را بیدار نگه میدارد:
“فقط یک قسمت دیگر…”
یا با مستندهای طبیعت آرامش میبخشد:
“جهان چقدر زیباست!”
- انشا درباره مزایا و معایب تلویزیون
- یک بند توصیفی در مورد تلویزیون
- انشا درباره مزایا و معایب تلویزیون
اما واقعیت این است که:
-
او بهترین معلم ماست (اگر به مستندهای علمی توجه کنیم)
-
بدترین وقتگذران ماست (اگر پای سریالهای بیپایان بنشینیم)
-
گاهی پنجرهای به جهان میشود
-
و گاهی دیواری بین ما و خانوادهمان!
تلویزیون امروز دیگر فقط یک وسیله نیست:
-
هوشمندتر از ما شده (با این همه اپلیکیشن!)
-
باهوشتر از ما عمل میکند (همه سلیقههایمان را یاد گرفته)
-
و گاهی از ما بیشتر میداند (با آن همه داده و اطلاعات!)
شاید وقت آن رسیده که:
-
بیشتر از آن یاد بگیریم
-
کمتر پای آن وقت بگذرانیم
-
و هوشمندانهتر از آن استفاده کنیم
آخر سر، این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم:
آیا تلویزیون خدمتکار ماست؟ یا ما خدمتکار او؟
📺 پ.ن: لطفاً گاهی هم به من استراحت بدهید! من هم خسته میشوم!
دیدگاه های نامرتبط به مطلب تایید نخواهد شد.
از درج دیدگاه های تکراری پرهیز نمایید.